اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۱۷:۳۳
اذان ظهر ۱۲:۰۱:۴۵
اذان مغرب ۱۹:۲۴:۳۰
طلوع آفتاب ۰۴:۵۷:۳۳
غروب آفتاب ۱۹:۰۴:۱۹
نیمه شب ۲۳:۱۱:۲۶
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۶/۰۳/۱۶ - ۰۹:۵۳

قطر را به کجا خواهند برد؟

روز گذشته، عربستان، امارات ، بحرین و مصر از قطع روابط همه جانبه خود با قطر از جمله روابط دیپلماتیک خبر دادند.این اتفاق بی سابقه بخشی از جنگ شدید رسانه ای و سیاسی عربستان سعودی و امارات علیه دوحه به شمار می رود که از حدود دو هفته پیش آغاز شده بود.

قطر را به کجا خواهند برد؟

به گزارش سراج24، روز گذشته، عربستان، امارات ، بحرین و مصر از  قطع روابط همه جانبه خود با قطر از جمله روابط دیپلماتیک خبر دادند.این اتفاق بی سابقه بخشی از جنگ شدید رسانه ای و سیاسی عربستان سعودی و امارات علیه دوحه به شمار می رود که از حدود دو هفته پیش آغاز شده بود.جرقه این ماجرا از سفر ترامپ به ریاض و نشست عربی – آمریکایی زده شد. در آن برهه، اظهارات منتسب به امیر قطر باعث خشم سعودی ها شد. تمجید از ایران و حمایت از گروه های مقاومت مانند حماس و حزب ا... و تأکید بر ادامه مشی خود در حمایت از گروه هایی مانند اخوان المسلمین که ریاض و ابوظبی آنها را تروریستی می دانند کافی بود تا آتش خفته در روابط قطر با ریاض بار دیگر شعله ور شود. علاوه بر این دیدار وزیر خارجه قطر با ژنرال قاسم سلیمانی در بغداد و تبریک امیر این کشور به رئیس جمهور منتخب ایران و تأکید بر اهمیت همکاری های دو جانبه باعث خشم شدیدتر سعودی ها شد.هرچند ریشه اختلافات میان عربستان و قطر را باید از دهه بیست میلادی و ادعاهای ارضی ریاض دانست اما عمده این اختلافات که تنش های کنونی نیز ریشه در آنها دارد ، به سال 2011 و آغاز «بهارعربی» مرتبط است. هر دو کشورجزو بازیگران  شیوع «بهارعربی»بودند و قطر نیز تلاش داشت تا مستقل از عربستان به بازی خود ادامه دهد و این  استقلال قطر به مذاق  عربستان که خود را به مثابه قیم و پدر کشورهای عربی می داند خوش نمی آمد. به خصوص آن که سیاست رسمی قطر و تریبون رسمی آن یعنی شبکه الجزیره حمایت از اخوان المسلمین بود، جریانی که سعودی ها با آن مخالف و دشمن بودند. ادامه این اقدامات قطر به ماجرای فراخوانده شدن سفیران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از قطر در سال 2014 به مدت هشت ماه منجر شد و تنها با تعهد دوحه مبنی بر عدم دخالت قطر در این کشورها و اخراج مقامات اخوانی از کشور حل و فصل شد. حالا نیز دوحه  هرچند که مدعی شد اظهارات پخش شده امیر قطر مورد حمله سایبری و هک قرار گرفته است  اما رسانه های عربستانی و اماراتی حمله شدیدی را علیه قطر آغاز کردند. 
حمله ای که ابعاد آن هر روز گسترده تر می شد تا جایی که مشروعیت جایگاه امیر فعلی قطر را توسط این رسانه ها زیر سؤال برد. این موضوع تا آنجا پیش رفت که وابستگی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی به محمد بن عبدالوهاب توسط جناح نوادگان سعودی ابن عبدالوهاب زیر سؤال برود و مدتی بعد نیز امیر فعلی قطر، به عنوان حاکم غاصب و غیر شرعی قطر معرفی شود. تا اینکه اواخر هفته گذشته رسانه های سعودی از ضرورت براندازی در قطر سخن گفتند. فرآیند سریع و مرحله به مرحله این تحولات و تلاش های قطر برای فرونشاندن این تنش نشان می دهد، عربستان سعودی این بار برنامه ای جدی برای مقابله با قطر و سیاست های آن در منطقه دارد. سیاست هایی که بی گمان هدف از آن تغییر بنیادین در راهبرد منطقه ای قطر است و این هدف جز با نبودن حاکمیت فعلی قطر محقق نخواهد شد. هر چند همان گونه که قطری ها نیز گفته اند به نظر نمی رسد دوحه از سیاست های خود عقب نشینی کند.
سناریوهای احتمالی
عربستان سعودی برای پایان دادن به استقلال طلبی قطر و حمایت از ایران و گروه هایی که آنها را تروریستی می داند چاره ای جز فشار شدید بر دوحه و همراهی دیگر کشورهای عربی  ندارد. اما آیا یک فشار عادی می تواند چنین هدفی را محقق کند و آیا برآیند کلی حملات دو هفته اخیر رسانه های سعودی به قطر و ضرورت ایجاد تغییر در حاکمیت این کشور را می توان به معنای یک فشار عادی قلمداد کرد.مجموعه این رفتارها و اقدامات چند سناریو را پیش رو می گذارد. نخست افزایش خرد کننده فشارهای سیاسی و اقتصادی بر دوحه و قطع ارتباط آن با دنیای خارج است تا از این طریق دوحه را مجبور به تسلیم شدن در برابر خواسته های خود کنند اما عدم تمکین قطر به تعهد با ریاض و شورای همکاری خلیج فارس در سال 2014 نشان می دهد، ریاض دیگر به دوحه اعتماد ندارد و به دنبال راه حلی ریشه ای تر است همان گونه که رسانه های سعودی نیز از ضرورت اتخاذ شیوه ای قاطع و یک بار برای همیشه می گویند.
دوم براندازی حکومت امیر فعلی قطر است که به نظر می رسد سعودی ها در این مرحله به دنبال آن هستند. اما این براندازی می تواند از دو طریق دنبال شود. اول به شیوه حمایت از جناح مخالف امیر فعلی یعنی فرزندان احمد بن علی آل ثانی نخستین امیر قطر پس از استقلال از انگلستان در سال 1971 و تلاش برای بر سرکار آوردن آنها با یک کودتای مورد پشتیبانی آمریکا. واشنگتن پایگاه بزرگ نظامی العدید قطر را با حدود ده هزار نظامی در اختیار دارد و در صورتی که تصمیم نهایی را اتخاذ کند و جانب سعودی را بگیرد می تواند برای کودتا علیه شیخ تمیم کمک کند. اسرائیل نیز که به شدت به دنبال تقویت روابط با سعودی ها است به نظر می رسد که در صورت داشتن پاسخ یک گزینه ای، ریاض را انتخاب خواهد کرد و اصولا روابط با ریاض را به عنوان پرچم دار جهان عرب با اهمیت از روابط با دوحه می داند.از سوی دیگر گزینه حمله نظامی به قطر توسط عربستان و امارات نیز وجود دارد. شاید در صورتی که دیگر اقدامات کم هزینه تر سعودی ها نتیجه ندهد ریاض در نهایت به این گزینه متوسل خواهد شد تا افراد مورد نظر خود را از خاندان فعلی و یا جناح مخالف بر قدرت بگمارد.سرنگونی دولت قطر گزینه مطلوب ریاض است. زیرا با روی کار آمدن یک حکومت همراه عربستان، عملا سیاست های توسعه طلبانه قطر که با شیخ حمد بن خلیفه، پدر امیر فعلی آغاز شد و در دوران شیخ تمیم نیز ادامه یافت، پایان خواهد پذیرفت، عربستان در سوریه یکه تاز تر خواهد شد، اخوان المسلمین تضعیف خواهد شد، جریان نزدیک به ایران در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قلع و قمع خواهد شد و البته سیاست نزدیکی قطر با اسرائیل این بار با جلوداری ریاض همچنان پابرجا خواهد بود.
گزینه های قطر
در مقابل، دوحه نیز ابزارهای خاص خود برای مقابله با عربستان را دارد. روی آوردن به سمت ایران و نزدیکی به عراق و گروه هایی مثل حزب ا...، همکاری با حوثی ها در یمن و حمایت از شیعیان قطیف و اصلاح طلبان سعودی، افشاگری بین المللی درباره حمایت ریاض از گروه های تروریستی و تغییر بخشی از سیاست خود در سوریه بخشی از این ابزارهاست. برخی از تحلیل گران البته از تخلیه پایگاه العدید و تحویل آن به روسیه سخن می گویند. به نظر می رسد گزینه اخیر و راهکارهایی مانند درخواست کمک و همکاری از ایران، چندان واقعی نباشد. اخراج آمریکایی ها عملا به معنای خرید دشمنی واشنگتن و درخواست کمک از ایران نیز به معنای برافروختن خشم جهان عرب  خواهد بود. بنابراین باید دید آیا قطر برنامه ای برای ضربات متوالی که از عربستان می خورد دارد و آیا توان استفاده از ابزارهای خود را دارد یا نه.
ایران و قطر
 در این میان آنچه مهم است موضع جمهوری اسلامی ایران در چگونگی برخورد با این بحران است. هرگونه سیاست جانبداری ایران از قطر یا تلاش برای استفاده از وضعیت به وجود آمده می تواند شرایط بدی چه برای ایران و چه برای قطر به وجود آورد. علاوه بر اینکه سیاست سکوت و انفعال نیز برای تهران جالب نیست. تلاش برای دعوت دو طرف به عقلانیت و مصالحه نشان خواهد داد تهران در این بحران، بخشی از صف بندی ها نیست بلکه یک قدرت با درایت منطقه ای است. تاکنون مواضع اعلام شده از سوی وزارت خارجه کشور نیز همین بوده است. در هر صورت شرایط و اتفاقات پیش رو قابل پیش بینی نیست و سرنگونی احتمالی امیر قطر، جمهوری اسلامی ایران را با شرایط جدید منطقه ای که مطلوب هم نخواهد بود مواجه خواهد کرد.

منبع: جهان نیوز

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۷
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••